کد خبر : 9
تاریخ : 1399/04/01 - 12:24

رکوردشکنی‌های بورس

اگر بخواهيم دلايل عملكرد چند هفته اخير بورس و ثبت ركوردهايش را بررسي كنيم صرفا در يك عامل نمي‌توان حق مطلب را ادا كرد. شرايطي كه در بازار سرمايه حاكم است...

امروز- معلول چند علت است؛ دلیل اول انتظارات تورمی است که سرمایه‌گذاران نسبت به بازارها دارند. افزایش قیمت دلار که امروز به کانال 19 هزار تومان رسیده، قیمت کالاها را به ‌طور اتوماتیک بالا می‌برد، اما چیزی که در اصل مشاهده شد، حالت برعکسش بود.
به‌ طور مثال، رشد قیمت دلار به عنوان یک عامل افزایش قیمت در بازار لوازم خانگی مطرح می‌شود، اما به همین میزان رشدی در قیمت دلار مشاهده نشد. علت این امر چیست؟
اینکه در حال حاضر دولت و بانک مرکزی با تمام تلاش در حال ثبات‌سازی قیمت دلار در محدوده 17 هزار تومان هستند، ولی عملا این همان فنری است که فشرده است و بازار نیز از آن مطلع است. در واقع کمبود ارزی که در بازار وجود دارد و تولیدکنندگانی که با مشکل تامین قطعات مواجه هستند مجبورند قطعات را با ارز بازار آزاد بخرند، چراکه ارز دولتی نمی‌گیرند و البته ارز آزاد را نیز با مشکلات بسیار به دست می‌آورند. تورم انتظاری که برای دلار همواره وجود داشته و در برهه‌هایی سرکوب شده بود، باعث شد تغییر قیمت دلار زیادی نداشته باشیم و در عوض قیمت کالاها افزایش شدیدتری داشته باشد.
در واقع بخشی از رشد‌ها و عملکرد بازار سرمایه به دلیل انتظارات تورمی است. بخش دیگری از رشد بازار سرمایه به دلیل حمایت‌های دولتی است. در شرایطی که اقتصاد کشوری به نفت وابسته باشد و بیشتر منابع از طریق فروش نفت به دست آید خواه ناخواه کاهش قیمت نفت یا تحریم آن می‌تواند باعث کاهش شدید درآمدهای ارزی شود.
در این صورت دولت برای پوشش هزینه‌های جاری در بدنه خود به سمت منابع درآمدی دیگری مانند مالیات، فروش دارایی و بازار سرمایه سوق پیدا می‌کند. اتفاقی که در بازار سرمایه افتاده از جنس همین تمرکز دولت بر بازار سرمایه با هدف جذب نقدینگی از طریق فروش دارایی‌هاست. دارایی‌ها می‌تواند خود سهام دولت، خصوصی‌سازی شدن (که در واقع همان قانون خصولتی در شرکت‌های سهامی عام نیز وجود دارد) باشد.
وقتی دولت می‌خواهد بخش زیادی از درآمدهای خود را از بازار سرمایه تامین کند‌، ناخودآگاه توجه افراد و عموم مردم را به این بازار جذب می‌کند. به عنوان مثال در جراید و روزنامه‌ها، گفت‌وگوهای ویژه خبری از این بازار می‌گوید، وگرنه دولت هیچ‌وقت حاضر نیست تملک خودش را بر شرکت‌هایی که متعلق به خودش است به صورت زیادی کاهش دهد. در واقع جلب‌نظر افراد به بازار سرمایه در راستای کسب درآمد توسط دولت است.
از سوی دیگر درآمد از بازار سرمایه، شفاف و بی‌دردسر است. به صورت کلی یک بخشی از جذب درآمد، فروش دارایی و بخش دیگر آن مالیات بر داد و ستد سهام است.
این مالیات عدد بسیار جذابی برای دولت است. روزانه بین 10 تا 15 هزار میلیارد تومان معامله می‌شود که نیم درصد درآمد مالیاتی دولت است. این درآمد مالیاتی می‌تواند به عنوان منابعی بدون حاشیه و جذاب به دولت برسد. از سوی دیگر مشکلات مربوط به تحریم و فروش نفت را ندارد و می‌تواند بخش زیادی از نقدینگی موجود در بازارهای موازی را وارد بازار سرمایه کند.
در بزرگی عدد معاملات روزانه در بازار سرمایه همین بس که معاملات روزانه 10 تا 15 هزار میلیارد تومانی بازار سرمایه، رقم معاملات در بازار مسکن تهران طی یک ماه است، به همین دلیل تمرکز دولت بر جذب نقدینگی سرگردان است. هم بازار جذابی است و هم مالیات‌ستانی آسان است و هم می‌تواند شرکت‌های دولتی را در قالب صندوق‌های قابل معامله بفروشد. حمایت‌های دولتی در راستای صحبت‌هایی که عنوان شد، می‌تواند باعث افزایش جذابیت بازار سرمایه شود.
اما اینکه بگوییم با یک تورم افسار گسیخته مواجه شویم، صحت ندارد. چیزی که در ونزوئلا وجود داشت‌، تورم افسار گسیخته و کاهش شدید ارزش پول بود، به‌ همین دلیل افراد برای حفظ دارایی‌های‌شان به سمت بازار سرمایه هجوم می‌بردند.
بازار سرمایه شاید تنها بازاری باشد که هر فرد با هر میزان دارایی می‌تواند به آن وارد شود در حالی که برای ورود به سایر بازارها باید بودجه بیشتری اختصاص دهد. از سوی دیگر جامعه هدف و توانایی بالقوه آن و بالا رفتن عدد و رقم تعداد معامله روزانه نیز می‌تواند بر افزایش حمایت‌های دولتی و در نتیجه افزایش جذابیت این بازار بیفزاید.

 منبع: اعتماد