امروز- لیلا زمانی
یکی از مفاهیمی که در سالهای اخیر به صورت همهگیر توسعه یافته، «اقتصاد دیجیتال» است. اقتصادی که در ابتدای شکلگیری چندان همزیستی مسالمتآمیزی با اقتصاد سنتی و ریشهدار کشور نداشت. این اقتصاد نو همه معادلات اقتصادی پیشین را بر هم زد.بنا بر تعریفی مشهور، اقتصاد دیجیتال یا «اقتصاد اینترنت»، اقتصادی است که پایه آن بر تراکنشها و تعاملهای اینترنتی گذاشته شده است و بخش عمدهای از این تعاملهای اینترنتی، از جنس تجارت الکترونیکی هستند.
نخستین بار که موضوع اقتصاد دیجیتال در دنیا مطرح شد، آنقدر این واژه غریب و ناشناس بود که کسی باور نمی کرد روزی برسد که این مفهوم به یکی از پایه های اقتصاد و تعاملات بین المللی تبدیل شود. نوعی تبادلات مالی که با سرعت بالا و همه گیری خود، جهانی شد.
البته که این مفهوم زاییده یک اتفاق ناگهانی نیست بلکه در یک فرآیند و روند تکاملی پخته و کامل شد و در نهایت به عنوان یک مفهوم جهانی و مالی، اقتصاد دنیا را متحول کرد. مفهومی که اقتصاد را برمبنای یک چهارچوب تولید و توزیعی مبتنی بر دانش تعریف می کند.در این نوع از اقتصاد است که علم و فناوری تعریفی درست و منطقی برای کسب و کارها ایجاد میکند و روندهای کشدار و سنتی پیشین را تا حدی به حاشیه میراند. در دنیای پرشتاب امروز میتواند پاسخگوی نیازهای جهانی در حوزه تبادلات بینالمللی باشد.
این مفهوم نوین که با خود دنیای جدیدی را به ارمغان آورده، اقتصاد همه کشورها را وادار به تغییر کرده است و امروز کشوری نیست که بتواند خود را دور از این بازار پرتلاطم و ارزش آفرین نگه دارد.
ایران هم که چند سالی است با باز کردن چتر زیست بوم فناوری و نوآوری به این عرصه گام گذاشته به یکی از کشورهای پیشتاز در اقتصاد دیجیتال بدل شده است.«اقتصاد دیجیتال، مفهومی است که با درانداختن طرحی نو در ساختارهای پیشین، جامعه را متحول میکند»تلاش برای توسعه زیست بوم اقتصاد دیجیتال در کشور یکی از همین گام ها است. قرار بر این است که این اتفاق با همکاریستاد توسعه فناوری های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و همه بازیگران این عرصه رقم بخورد.
توسعه ای که با پویاسازی و متنوع سازی زیست بوم اقتصاد دیجیتال با رویکردهای نیازمحور، فناورانه و آینده محور اتفاق می افتد. در این توسعه همه گیر، توانمندسازی های عمومی، توانمندسازی های تخصصی جهت دهی خلق دانش، شکل دهی به فضای استارتاپی تامین مالی و افزایش تعاملات با شرکت های بزرگ و پیشگام مدنظر است.
دولت برای توسعه زیست بوم اقتصاد دیجیتال فرصت های كم نظیری ایجاد كرده است
روز پنجشنبه معاون اول رئیس جمهور در نشستی سه ساعته با ۱۸ نفر از مدیران و فعالان كسب و كارهای بزرگ دیجیتال در كشور، به بررسی مسائل و مشكلات این حوزه پرداخت و رویكرد دولت سیزدهم به اقتصاد دیجیتال را نگاهی فرصت محور و تحول ساز خواند.دكتر محمد مخبر صبح امروز (پنج شنبه) در این نشست با تأكید بر اینكه مشكلات كشور در زمینه های بیكاری، مسكن، حمل و نقل و بهره وری پایین، با نگاه سنتی و ابزار سخت افزاری قابل حل نیست، به تغییر رویكرد كشورهای جهان به اقتصاد دیجیتال اشاره و تصریح كرد: كسب و كارهای اینترنتی و اقتصاد دیجیتال بزرگترین سهم را در كمك به دولت برای حل مسائل مردم دارند.وی با اشاره به مزیت های كشور از جمله رتبه اول انرژی دنیا، ظرفیت های كشاورزی و معدنی و دسترسی به دریا و سواحل تأكید كرد: ظرفیت بالای اقتصاد دیجیتال در رشد تولید ناخالص داخلی قابل مقایسه با هیچ یك از ظرفیت های طبیعی و جغرافیایی كشور نیست چرا كه همه آن ظرفیت ها نیز می تواند در خدمت اقتصاد دیجیتال قرار گیرد.معاون اول رئیس جمهور نیاز به سرمایه گذاری اندك اولیه، سرعت بازگشت بالای سرمایه، بهره وری بالا و محور بودن نیروی انسانی را از مهمترین خصوصیت های اقتصاد دیجیتال برشمرد و گفت: اقتصاد دیجیتال تاكنون در تولید ناخالص داخلی كشور سهمی ۷ درصدی داشته است و با توجه به سهم بالای این حوزه در اقتصاد كشورهای پیشرفته و سایر نقاط جهان نشانگر آن است كه به اهمیت و ظرفیت بالای این بخش توجه نشده است.دكتر مخبر در این جلسه كه با حضور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، دبیر شورای عالی فضای مجازی و مدیران سكوهای اینترنتی و فعالان حوزه اقتصاد دیجیتال و كسب و كارهای دیجیتالی برگزار شد، خاطرنشان كرد: فرصت هایی كه دولت سیزدهم برای توسعه زیست بوم اقتصاد دیجیتال در داخل و همچنین برای بین المللی شدن ایجاد كرده، كم نظیر است. سیاست خارجی دولت سیزدهم و افزایش روابط با كشورهای همسایه و منطقه، عضویت در سازمان همكاری های شانگهای و نقش پررنگ ایران در بریكس فرصتی فوق العاده برای سكوهای اینترنتی و كسب و كارهای دیجیتال برای بازاریابی، بازارسازی و حضور در اقتصاد كشورهای همسایه و منطقه ایجاد كرده است. بنابراین كسب و كارهای دیجیتال در كشور نه به اشباع بلكه برای بین المللی شدن به بلوغ رسیده اند.
معاون اول رئیس جمهور تاكید كرد: پلتفرم های اینترنتی باید علاوه بر سرمایه گذاری در تربیت نیروی انسانی، در زمینه آموزش و تربیت نیروی انسانی بین المللی و توسعه بازارهای جهانی فعالیتی بیش از گذشته داشته باشند و دولت كاملا آمادگی دارد در این زمینه همكاری و تنظیم گری های لازم را به شركت های اینترنتی ارایه دهد.
دكتر مخبر با قدردانی از كسب و كارها و سكوهای اینترنتی در كمك به دولت در طول دو سال گذشته به ویژه در زمینه تأمین و توزیع كالاهای اساسی و حل مشكلات حمل و نقل و اقامتی مردم به ویژه در دوران اربعین حسینی افزود: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با تشكیل كارگروه ویژه اقتصاد دیجیتال و مصوبات و لایحه های حمایتی از كسب و كارهای اینترنتی و فعالین حوزه اقتصاد دیجیتال نشان داده است كه عزمی راسخ برای تحقق اهداف دولت و فعالین این حوزه دارد.همچنین در این جلسه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با اشاره به نگاه ویژه دولت سیزدهم به حوزه فناوری اطلاعات ادامه داد: در تدوین برنامه هفتم توسعه بندهای خوبی به فناوری اطلاعات و اقتصاد دیجیتال اختصاص یافته است و از این حوزه به عنوان موضوع كلیدی رشد اقتصادی كشور یاد شده است.
وی زنجیره تأمین مالی برای اقتصاد دیجیتال، ایجاد صندوق ویژه حمایت از كسب و كارهای دیجیتال، تسهیل ورود به بورس برای سكوهای اقتصاد دیجیتال و آیین نامه تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۲ برای تخفیف مالیاتی فعالیت كسب و كارها در سكوهای داخلی را از اقدامات این وزارتخانه برای حمایت از این حوزه در قالب كمیسیون راهبری اقتصاد دیجیتال برشمرد.زارع پور گفت: اتصال ۹۲ درصد روستاها در حوزه زیرساخت های اینترنتی، برنامه ریزی برای تحت پوشش قرار دادن ۱۰ میلیون خانوار ایرانی به پروژه بزرگ فیبر نوری، تلاش برای حل مشكلات پلتفرمها در نظام تنظیم گری و هوشمندسازی صنایع كشور از دیگر اقدامات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای كمك به كسب و كارهای اینترنتی است.
سیدمحمد آقامیری دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز در خصوص حل مشكلات كسب و كارهای اینترنتی تأكید كرد: كمك به زنجیره تأمین مالی سكوهای اینترنتی در بورس، حمایت از صادرات و فعالیت های برون مرزی كسب و كارهای اینترنتی، كمك به ایجاد جذابیت اقتصادی در این حوزه و حل مشكلات فعالین حوزه اقتصاد دیجیتال در دستگاه های دولتی و اجرایی در دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی در حال پیگیری و اقدام است.
همچنین در این جلسه برخی از مدیران و فعالان حوزه اقتصاد دیجیتال به ارایه مشكلات، درخواست ها و راهكارهای خود در زمینه های لزوم ایجاد بسترها برای حضور در بازارهای منطقه ای و بین المللی، ایجاد اكوسیستم گردشگری برای كسب و كارهای اینترنتی صنعت گردشگری، تسهیل معاملات بین المللی مالی، حل مشكلات مالیاتی، تسهیل شرایط برای تبلیغ های تلویزیونی، تعامل، همكاری و تغییر رویكرد دستگاه های دولتی نسبت به حوزه اقتصاد دیجیتال، تقویت كمیسیون اقتصاد دیجیتال، حل مشكلات برای حضور شركت های اینترنتی در بورس و اعتماد به جوانان فعال و كسب و كارهای اینترنتی برای حل مشكلات كشور پرداختند.
همچنین از دیگر درخواست ها و پیشنهادات اعضای این نشست می توان به لزوم بازنگری در تغییرات معافیت های مالیاتی استارت آپ ها، ارتقای دسترسی به اینترنت، توسعه زیرساخت های لازم، حمایت از بازی های اینترنتی، تسهیل گری در حوزه كیف پول های اینترنتی با سایر كشورها، نگهداشت نخبگان و استعدادهای حوزه فناوری اطلاعات، كمك به كسب و كارهای اینترنتی برای حضور در بازارهای كشورهای همسایه و منطقه، ارایه كمك های مالی و مقرراتی برای توسعه فعالیت های اینترنتی و ایجاد پیوست اقتصاد دیجیتال در پروژه های مالی اشاره كرد.
توسعه اقتصاد دیجیتال با کیست؟
پیشتر شهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ در پرسش به این پاسخ در میزگردی گفته بود:من مسئله اصلی را توسعه زیرساختها نمیبینم؛ توسعه اقتصاد دیجیتال یک امر دستوری نیست که مثلاً ما دوست داشته باشیم یا اراده کنیم سهم اقتصاد دیجیتالمان افزایش پیدا کند. شما اول باید در سطح بنگاه نگاه کنید. یک بنگاه چرا باید به سمت Digitalization برود؟ آیا رقابت آن را به سمت Digitalization سوق میدهد؟ آیا اگر این کار را نکند، از بازار حذف میشود؟ آیا میزان تقاضا کمتر از عرضه است؟ما الان در بسیاری از جاها میبینیم که شما هرچه تولید کنید، با هر کیفیتی و با هر قیمتی که باشد، فروش میرود. خیلی اوقات اصلاً ما کمبود داریم یا مثلاً بهرهوری عامل رقابت نیست. وقتی قیمت انرژی پایین است و اکثر تولیدکنندگان فولاد و سیمان و لاستیک و امثالهم حتی اگر صادر میکنند نیز در حال صادرات انرژی هستند و اگر به بازار چیزی را عرضه میکنند، با سوبسید انرژی انجام میدهند؛ پس چرا باید به سمت Digitalization بروند؟
Digitalization در واقع یعنی اینکه ما امروز در یک فضای رقابتی، دیگر نمیتوانیم با آن سطح فناوری قبلی، تولیدی انجام دهیم که در تمام زنجیره تا مصرفکننده نهایی بهینه باشد؛ پس برای حصول هدف، روش عرضه یا بیزینسمدل و زیرساختهای لازم را عوض میکنیم و هر جا که لازم است، بهینهتر رفتار میکنیم، اما در شرایط فعلی اصلاً مگر دلیلی برای بهینهتر رفتار کردن وجود دارد؟ مثلاً چرا فلان شرکت فولادی به سرمایهگذاری جدید اقدام کند؟
اصلاً نیازی به این ماجرا احساس نمیکنند و حتی افقی جهت رقابت جهانی برای این موضوع نمیبینند. آیا فشار و اهرمی برای بحث حفظ محیط زیست و زیروکربن وجود دارد؟ هر جا را که نگاه میکنیم، میبینیم اتفاقاً آن زیرساختها بیشتر زیرساختهای سیاستی و زیرساختهای بالادستی است، نه از جنس اینکه حالا ما یک جایی فیبر نوری داریم یا نداریم. این موضوع در سطح کشور نیز همینطور است.شما اصلاً بگویید راهبرد، اقتصاد مقاومتی است. الان که بحث Resilience یا انعطافپذیری مطرح است، اگر این هم راهبرد باشد، آن موقع میروید سطحی از Digitalization را انتخاب میکنید تا با حداقل سرمایهگذاری جدید حداکثر عدالت اجتماعی را به دست بیاورید، بازتوزیع یارانهها را بهدرستی انجام دهید و دسترسی اقشار مختلف جامعه به یک خدمت را فراهم کنید.
در واقع اول باید بگوییم که میخواهیم چه کار کنیم، بعد در مورد آن تصمیم بگیریم. من اکثر اوقات میبینم که این سُرنا از سر گشادش نواخته میشود؛ یعنی اول اصالت میدهد به اینکه اقتصاد دیجیتال مهم است و حالا چرا ما نمیرویم سراغ اقتصاد دیجیتال؟! از نظر من اقتصاد دیجیتال مهم نیست. مهم این است که ما قصد داریم یکسری نیازهای اقتصادی را در سطح کلان کشور برآورده کنیم، حالا آیا به خدمت گرفتن Digitalization به ما کمک میکند که زودتر، بهتر و ارزانتر به آن دستاوردها برسیم؟ بنابراین مسئله من این است که ما اول نمیگوییم کجا میخواهیم قرار بگیریم که بعد بگوییم اقتصاد دیجیتالی چه کمکی میتواند بکند، به نظر من اقتصاد دیجیتال در کشور ما اصالت ندارد.
جوانمردی در مورد منظورش از «ما» میگویید:: لایه سیاستگذار؛ حالا ممکن است بخشی از آن مجلس باشد، ممکن است بخشی دولت باشد یا حتی نهادهای بالادستیای که روابط اینها را تنظیم میکنند. با همه فرصتها و چالشهایی که در کشور شما وجود دارد، اول باید بگویید در این سپهر جهانی، مایلید کجا قرار بگیرید. یک سال دیگر، دو سال دیگر یا سه سال دیگر چه چیزی اولویت ماست؟ من میگویم برای آن شرایط، بازار باز میتواند مراوده با ۲۰۰ کشور دنیا باشد، یا ممکن است شرایط بستهتری نسبت به امروز حاکم باشد. اصلاً الان بحث من این نیست که چه چیزی درست است. حرف من این است که تعیین کنیم مایلیم در چه شرایطی باشیم؟
ببینید! شما فرض کنید در سند چشمانداز ۲۰ سالهای که داشتیم، بیان میشود میخواهیم قدرت اول منطقه باشیم، آیا در عرصههای مختلف، این سند به برنامهای تبدیل شده که در کشاورزی باید در چه جایگاهی باشیم؟ در آموزش چه جایگاهی داشته باشیم؟ آیا اقداماتی که انجام میدهیم با این خواستههایمان تناسب دارد؟
یک بخش از اینکه ما میخواهیم کجا باشیم، حتماً باید از جنس آرزویی باشد که برای ما ایجاد انگیزه کند تا به آن نقطه برسیم. در سطح بنگاه نیز همینطور است؛ شما وقتی چشماندازی برای بنگاه تعیین میکنید، جایگاه خاصی را در آینده مشخص میکنید تا افراد بنگاه انگیزه پیدا کنند که تلاش مضاعفی برای رسیدن به آن نقطه به کار ببندند؛ نکتهای که وجود دارد، این است که اگر در اسناد بالادستیمان فرض کنیم میخواهیم ۲۰ سال دیگر به یک جایی برسیم و حتی با تمامی شرایط موجود، طی ۳۰ سال یا ۴۰ سال به آنجا برسیم؛ من میگویم بیاییم نگاه کنیم آیا مجموعه اقداماتی که کردهایم و سیاستگذاریهایی که در نظر گرفتهایم، آیا ما را به آن سمت میبرد یا خیر؟اگر باورمان این است که بخش جدیای از رقابت اقتصادی آینده به واسطه نیروهای دانشی است و به واسطه افرادی است که مهارتهای جدید دارند و مجهز به دانش جدیدند، اگر سیاستی اتخاذ کنیم که به خروج این افراد از کشور منجر شود، ما دیگر برنامهمان آنطور پیش نخواهد رفت، چون برای این اتفاق، منابع اولیه را نداریم. ضمن اینکه من نمیگویم که چه درست است و چه غلط است، چون من در جایگاه سیاستگذار نیستم؛ من میگویم بگوییم میخواهیم کجا باشیم، همه بنگاهها میتوانند بروند خودشان را با آن تنظیم و آماده کنند تا آن برنامه محقق شود.
پای برنامه بایستیم، نه اینکه هر زمان نمیتوانیم، فرمان را بچرخانیم. نمیتوانیم امروز بگوییم میخواهیم به مشهد برویم و فردا بگوییم میخواهیم به سبزوار برویم و پسفردا بگوییم که نه، اصلاً میخواهیم به شیراز برویم. این به نظر من در سطح بنگاهی، شفاف و روشن نیست و به همین دلیل برنامههای بنگاههای ما در راستای یک هدف بالادستی نیست.